افسردگی و مهاجرت

به گزارش وبلاگ هاپرسین، مهاجرت به کشوری دیگر یک تغییر اساسی در زندگی هر فرد است و مسائل خود را به همراه دارد. وقتی یک مهاجر به کشور مقصد می رسد، جدا از خوشحالی و هیجان برای شروع یک زندگی جدید، او به فرایند جدیدی وارد می شود که شاید پیشتر از آن خبر نداشته است. اغلب افرادی که مهاجرت می کنند، پیش از آن که وارد فرایندِ پس از مهاجرت شوند، تصوری راجع به آن ندارند، چیزی درموردش نشنیده و یا اگر شنیده اند آن را انکار می کنند.

افسردگی و مهاجرت

این فرایند تجربه ای درونی است که تحت تاثیر تغییرات بیرونی اتفاق می افتد. چه بخواهیم و چه نخواهیم، این تغییرات بیرونی ناشی از مهاجرت، اثراتی بر ما می گذارد که حتما باید با این اثرات روبرو شویم و آنها را جدی بگیریم.

این اثرات در هر فرد متفاوت است و بسته به هر فرد کمتر یا زیادتر تجربه می شود. با این که افرادی که به کشوری با فرهنگ مشابه مهاجرت کرده اند هم این اثرات را تجربه کرده اند، اما هر چه تفاوت فرهنگی بین دو کشور بیشتر باشد، شدت افسردگی پس از مهاجرت هم احتمال بیشتری پیدا می کند.

افسردگی پس از مهاجرت چیست؟

پیش از هر چیز باید بدانیم که افسردگی پس از مهاجرت چیست. هر فرد پس از مهاجرت یک فرایند را تجربه می کند. در مرحله اول از این فرایند احساس وجد و خوشحالی دارد. مثل یک جهانگرد و یک فرد تازه وارد شروع به تجربه کردن می کند، به رستوران ها، محل های جدید و ... سر می زند. این مرحله از چند روز تا چند ماه ادامه خواهد داشت.

و بعد فرد کم کم با ورود مرحله دوم با یک بحران روبه رو می شود. در این مرحله اگر فرد به تنهایی مهاجرت کرده باشد، یکی از اصلی ترین بحران های او احساس دور افتادگی، تنهایی و از دست دادن حلقه ارتباطی اش است. اما اگر با خانواده مهاجرت کرده باشد، احتمالا کمتر احساس تنهایی خواهد کرد.

افراد بر حسب تجربیاتی که در کودکی داشته اند، سن، جنسیت، نژاد، گرایش مذهبی، فرهنگ کشور مبدا، دلایل مهاجرت، تجربیات دردناک، مدتی که طول کشیده تا از تجربه دردناک عبور کنند و داشتن یا نداشتن حمایتگر عاطفی، با این تغییرات و اثرات ناشی از تغییرات برخوردی متفاوت دارند.

دلایل مختلفی وجود دارد تا کسی تصمیم به مهاجرت بگیرد. در شرایط نرمال افراد برای تحصیل، کار، پیشرفت، ازدواج، سرمایه گذاری و... مهاجرت می کنند. در این مواقع فرد باید برای به دست آوردن اهدافش چیزهای دیگری را فدا کند. مثلا برای زندگی بهتر و مناسب تر باید از خانواده و دوستان عبور کند. و در کشور دیگری خوشبختی را جستجو کند. شاید در ابتدای امر اصلا تنهایی مورد عجیبی نباشد، اما برای برخی از افراد، تنهایی خودش به ارمغان آورنده افسردگی در کشوری دیگر است.

می توانیم به سراغ خود این فرایند ناشی از تغییرات و مهاجرت برویم و ببینیم این فرایند چیست که می تواند افسردگی پس از مهاجرت را به ارمغان بیاورد.

فرایند پس از مهاجرت

  • اولین مرحله از این فرایند روزهای خوش، خوشحالی و امیدواری است که به آن دوران ماه عسل گفته می شود. از لحظه ای که فرد به کشور مقصد پا می گذارد شروع می شود و از چند روز تا چندین ماه می تواند طول بکشد. در این دوران تفاوت های فرهنگی نه تنها آزاردهنده نیست، بلکه جالب و جذاب هم هست! احساسات پرشور، نفس راحت کشیدن، فراغ بال داشتن، هیجان و دلخوشی از جمله تجربیات مخصوص این بخش از فرایند پس از مهاجرت هستند. مهاجرِ تازه وارد در این روزها امیدوار، شاداب و پر از انگیزه، انرژی و آرزوهای بزرگ است. او اطمینان دارد که زبان جدید را به سرعت یاد می گیرد، دوست پیدا می کند و سر کار پردرامد و موردعلاقه اش می رود. انرژی فوق العاده و وصف نشدنی را در خود احساس می کند و احتمالا قدری زیاد از حد در حال مثبت اندیشی است. او هنوز با مسائلی که در کشور جدید منتظرش هستند، روبه رو نشده و بنابراین تصور می کند در کشور جدید خبری از مشکل و مساله نیست!
  • دومین مرحله از فرایند پس از مهاجرت مربوط می شود به تغییر نگرش از امیدواری مطلق به واقعیت. پس از مدتی که برای هر فرد متفاوت است، کم کم چشم های مهاجر به واقعیت باز می شود. مسائل و مسائل کم کم از راه می رسند و نگاه او به زندگی در کشور جدید به واقعیت کمی نزدیک تر می شود. کم کم با مسائل مربوط به آموزش، پیدا کردن کار، ارتباطات، مسائل ناشی از تفاوت های فرهنگی و... روبرو می شود.

در این مرحله اگر فرد با فرایند پس از مهاجرت آشنا نباشد، آرام آرام این تصور در او شکل می گیرد که کشور مادری اش بسیار بهتر بوده و مسائل و اهدافش چندان چیزهای مهم و بزرگی نبوده اند. ما در این مقاله قصد نداریم که بگوییم قطعا کشور مبدا یا مقصد کیفیت عالی داشته اند، در حال صحبت کردن از افکار و احساساتی هستیم که در افراد مهاجر دستخوش تغییر و تاثیر شده اند و باید آگاهانه بررسی شوند تا منجر به افسردگی پس از مهاجرت نشود!

در این بخش از فرایند امکان دارد که فرد مسائل و مسائل را بیش از اندازه بزرگ ببیند و بیش از اندازه نسبت به کشور مبدا تصور مثبتی داشته باشد. به علاوه تجربه احساساتی مثل تنهایی، دلتنگی، ناامیدی در این مرحله از فرایند مهاجرت بسیار طبیعی و معمول است. و اینجا است که فرد نسبت به تصمیمش راجع به مهاجرت تردید پیدا می کند و مدام از خود می پرسد که شاید نباید مهاجرت می کرد، یا آیا تصمیم درستی گرفته بوده؟!

  • مرحله سوم از فرایند پس از مهاجرت مربوط می شود به آینده که فقدان یک برنامه روزانه می تواند استرس آفرین باشد. به خاطر این که تسلط پیدا کردن بر موقعیت جدید واقعا کاری سخت است، نیازمند قدرت و انرژی روانی بسکمک هم هست. بدون قوای روانی و انرژی کافی واقعا ممکن نخواهد بود. از طرفی فرد باید تلاش کند تا با ایجاد ارتباطات موثر، دوری از خانواده و دوستان خود را جبران کند و همینطور این که یک مهاجر نتواند خیلی زود شغل مناسبش را پیدا کند، اصلا دور از ذهن نیست که کاملا محتمل است. و همین هم می تواند باعث بروز مسائلی درمورد نیازهای اولیه زندگی او بشود.

این مسائل نه تنها برای تحلیل بردن قوای روانی فرد کافی است که باعث بروز احساساتی مثل ترس در او هم می شود. عده زیادی از افراد گفته اند که شدت این احساسات آنقدر زیاد بوده که توانسته آنها را در این مرحله از پا دربیاورد. البته بدانید که قرار نیست الزاما شما هم تحت تاثیر این احساسات از پا در بیایید، با آگاهی نسبت به این فرایند و درک کردن این احساسات در خودتان قدم به قدم از این فرایند طبیعی پس از مهاجرت عبور خواهید کرد. پس از ترسیدن و ناامیدی نترسید!

در زیر یک لیست از احساسات و واکنش های طبیعی یک مهاجر در مرحله سوم فرایند پس از مهاجرت را می بینید:

  1. خستگی، ضعف، ناامیدی و مایوس شدن
  2. خشم، اوقات تلخی، عصبی مزاجی، نفرت و پرخاش گری
  3. بی خوابی و کابوس
  4. فراموش کردن اسامی، کلمات و قرار با افراد
  5. اختلال در تمرکز کردن
  6. سردرد، ناراحتی گوارشی و علائم فیزیکی دیگر
  7. ترس و بی اعتمادی
  8. عدم توانایی برای ایجاد ارتباطات جدید با جامعه بیرونی
  9. انرژی بیش از حد گذاشتن برای مسائل دیگران

این که بدانید تمام این موارد (که به زعم خیلی ها احساسات منفی شمرده می شوند) در طی کردن فرایند پس از مهاجرت کاملا طبیعی است و البته تمام مراحل این فرایند طی خواهد شد. گاهی افراد از این که شخصیتشان دچار تغییر و تحول شود میترسند، یا شاید می ترسند این احساسات و تجارب تا ابد با آنها همراه بماند. این فکر درست نیست! قطعا شما می توانید از این دوران عبور کنید، اگر سعی کنید که احساسات و افکارتان را ببینید و درک کنید! در این صورت هیچکدام از مراحل فرایند پس از مهاجرت به بحران یا افسردگی منجر نخواهد شد!

  • در مرحله چهارم از این فرایند طبیعی شما کم کم قادر خواهید شد که کورسوهای نور و امیدواری را ببینید و به تدریج دیدگاه مثبت تری نسبت به کشور جدیدتان و آینده ای که در پیش دارید به دست خواهید آورد. و اینجا آرام آرام می توانید بر اوضاع تسلط پیدا کنید، با مسائل برخورد بهتری داشته باشید و شجاعت کافی را پیدا می کنید که در این کشور جدید تجربه و زندگی کنید. احتمالا شروع به پی ریزی یک رابطه عاطفی جدید خواهید کرد، یا حتی به تغییر دکوراسیون یا آپارتمان خود خواهید افتاد.

مدتی که بگذرد متوجه می شوید دیگر احساس نمی کنید به تازگی مهاجرت کرده اید، یک مهاجر ناشناس هستید و کشور و خانواده تان را ترک کرده اید. اما این همه ماجرا نیست. در این مرحله باید انتظار هجوم احساساتی نظیر دلتنگی، غربت زدگی، اندوه و... را داشته باشید. این احساسات طبیعی هستند اما برای ساختن آینده بهتر باید از گذشته عبور کنید! بنابراین تلاش کنید تا از اندوه به عنوان یک راهنما برای شروع حرکت استفاده کنید! مطمئن باشید که در آینده با افتخار از سختی این دوران و چگونگی عبور از آن صحبت خواهید کرد!

هر چه به انتهای این مرحله نزدیک تر می شوید با شعف و شگفتی بیشتری متوجه خواهید شد که نسبت به مهاجرت چه قدر مثبت نگرتر شده اید. در این جای کار شما یک فرد دو فرهنگی هستید که دیگر بلد شده است تا با هر دو فرهنگ تطبیق پیدا کند و سعی کند به او خوش بگذرد! ترکیب هنرمندانه این دو فرهنگ با یکدیگر به شما قدرت و امکان بیشتری می دهد تا بهتر زندگی کنید. دیگر تبدیل به انسانی شده اید که تطبیق پیدا کرده و یاد گرفته که چطور هم از زندگی لذت ببرد، هم با مسائل دست و پنجه نرم کند و آرامش هم داشته باشد.

فرایند پس از مهاجرت می تواند منجر به افسردگی پس از مهاجرت شود

در برخی موارد افراد به جای طی کردن هر مرحله از فرایند پس از مهاجرت در یکی از آنها گیر می کنند. اگر از جمله این افراد هستید که احساس می کنید به جای حرکت کردن، در حال دست و پا زدن هستید و مدتی طولانی است که در یکی از این مراحل مانده اید، حتما از یک مشاور کمک بخواهید.

واقعیت این است که تجربه دردناک می تواند یک انگیزاننده قوی برای عبور باشد و افراد زیادی از این محرک گریزان هستند و افسردگی و رخوت را به آن ترجیح می دهند. مثلا فردی که هراسان است و از هر نوع ارتباطی پرهیز می کند، قطعا با مساله عصبی و منزوی بودن روبه رو خواهد شد. تجربه دردناک یا تروما معمولا با بر هم ریختگی خواب، اختلالات حافظه و تمرکز همراه می شود. همین موضوع سبب ساز مسائلی می شود که فراگیری یک زبان جدید را با مشکل روبه رو می کند. یا کسی که اعتماد به نفسش به خاطر افکار منفی آسیب دیده در محل کار کوچکترین انتقادی را یک مشکل حاد و غیرقابل حل، شخصی و یک اهانت تلقی خواهد کرد و این افراد عموما نمی توانند به دیگران اعتماد کنند. البته که ما نمی توانیم وقایع را کنترل کنیم تا اتفاق نیفتند، اما می توانیم یاد بگیریم که چطور با تروماها و اثراتشان به مرور زمان کنار بیاییم و زخم ها و احساساتمان را بپذیریم.

چطور پس از مهاجرت با محیط تطبیق پیدا کنیم؟

  • قطعا می توانید بر احساسات تان مسلط شوید و به همین دلیل در لیست زیر چند روش برای تطبیق پیدا کردن هرچه سریع تر با کشور جدیدتان آورده ایم.
  • به جای منفی بافی، دیدی گفتم ها و پرداختن بیش از حد به ترس هایتان، سعی کنید تا انتظاراتتان از مردم و کشور جدید را به واقعیت نزدیک و نزدیک تر کنید.
  • اندوه متعلق به گذشته است. باید به آینده چشم دوخت؛ اما برای رسیدن به آینده باید همین لحظه را غنیمت شمرد! سعی کنید درمورد ماندن در لحظه و تکنیک های ذهن آگاهی یا Mindfulness بیشتر مطالعه و تمرین داشته باشید!
  • سعی کنید با فرهنگ جدید سازگار شوید. در این مقاله ها از فرهنگ و اهمیت پرداختن به فرهنگ صحبت کرده ایم که می توانید از آن برای سازگاری ایده بگیرید!

فرهنگ مردم کانادا

موزه های کانادا

هتل های کانادا

هاستل های کانادا

  • سعی کنید شجاعت تان را بازیابید! زبان را دست کم نگیرید، کتاب بخوانید، حتی اگر زبان تان افتضاح است سعی کنید با همان میزان توانایی زبان تان معاشرت کنید! مطمئن باشید که مردم نه تنها شما را مسخره نخواهند کرد، بلکه بابت تلاشتان برای یادگیری یک زبان جدید تحسین خواهید شد!
  • حتما یک برنامه روزانه و یک روتین داشته باشید.
  • یک تفریح راحت و ارزان برای خودتان دست و پا کنید! یک قرار پیاده روی ساده که در طی آن حتما با دو غریبه معاشرت کنید!
  • غذای خوب بخورید، خوب و به اندازه کافی استراحت کنید، ورزش کنید و به جای غصه و افکار منفی آب بخورید!
  • از یاد نبرید که تمام احساسات شما طبیعی است! درمورد احساسات و افکارتان با خودتان گپ بزنید و یا در دفترتان یادداشت کنید!

به روزهای پرنور بعد از فرایند پس از مهاجرت خوش آمدید!

وبلاگ هاپرسین

مهاجرت تحصیلی وبلاگ هاپرسین

مهاجرت از طریق سرمایه گذاری وبلاگ هاپرسین

مهاجرت کاری وبلاگ هاپرسین

منبع: اینترنت

به "افسردگی و مهاجرت" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "افسردگی و مهاجرت"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید