داستان غول های یک چشم از کجا سرچشمه گرفته است؟
به گزارش وبلاگ هاپرسین، این پرسش که آیا داستان سیکلوپ ها ذره ای حقیقت دارد و آیا منشا وجود آن ها بعضی موجودات است که زمانی وجود داشتند هنوز اثبات نشده است. با این حال، سیکلوپ ها همچنان بخش جذابی از افسانه های سنتی باستانی هستند.
![داستان غول های یک چشم از کجا سرچشمه گرفته است؟ داستان غول های یک چشم از کجا سرچشمه گرفته است؟](https://hypersin.dabiblog.ir/upload/2022/09/14/e31cf391cc70-077ead75d5bfe-e26e22a110b16ba.jpg)
وبلاگ هاپرسین | موجودات اسرارآمیز یک چشم که در اساطیر یونان و روم ستایش می شدند همچنان یکی از مجذوب نماینده ترین افسانه های قدیمیِ مدیترانه هستند. بر اساس این افسانه ها، سیکلوپ های قدرتمند اعضای نژادی از غول ها بوده اند. اما داستان وجود آن ها تا چه حد واقعیت دارد؟
به گزارش وبلاگ هاپرسین ، بعضی منابع باستانی سیکلوپی به نام پُلیفِمِس را توصیف می نمایند که در جزیره ای که تصور می گردد سیسیل باشد زندگی می نموده است. این جزیره بر اساس افسانه ها محل زندگی سیکلوپ ها و موجودات دیگر بوده است. نام سیکلوپ به معنای چشم دایره ای یا چشم گرد است. به نظر می رسد داستانِ پیدایش آن ها پیچیده تر از افسانه هایی باشد که آن ها را توصیف می نمایند. یکی از بزرگ ترین چالش های مرتبط با اساطیر یونانی، جستجو برای یافتنِ هرگونه منشا واقعی سیکلوپ ها و شواهد احتمالی وجودشان در کتاب های باستانی است.
سیکلوپ چیست؟
هیچ مدرک قانع نماینده ای در حمایت از افسانه های سیکلوپ ها وجود ندارد. با این حال، داستان های نویسندگانِ مشهور باستانی افسانه ای را شکل داد که هوش از سر نسل هایی از مردم که ساکنِ ناحیه مدیترانه بودند برد. تخیل این افراد ادبیات را زینت بخشیده و آن را به یکی از مشهورترین داستان های جهان تبدیل نموده است.
یک توصیف برجسته از سیکلوپ ها متعلق به هسیود است. تصوراتِ برآمده از نوشته های او بر متون بعدی اثرگذار بود. هسیود Theogony (تئوگونیا یا تبارنامهٔ خدایان) را بین قرون هفتم و هشتم قبل از میلاد نوشت. این نویسنده یونان باستان می نویسد:
.. آن ها در همه چیز، چون خدایان بودند جز اینکه تنها یک چشم در وسط پیشانی آن ها بود و لقب آن ها Kyklopes (چشم گرد) بود، چون یک چشم گرد در وسط پیشانی شان بود. در آثار آن ها استحکام و قدرت و هنر مشهود بود ... از میان تمام بچه ها گایا و اورانوس، Hekatonkheires و Kyklopes از همه مخوف تر بودند و از همان شروع پدرشان (آسمان) از آن ها (غول های طوفان) بیزار بود و عادت داشت همه آن ها را به محض تولد در یک مکان مخفی در گایا (زمین) از نظر ها پنهان کند و اجازه دیده شدن به آن ها نمی داد و اورانوس از اعمال شیطانی او خوشنود بود.
شواهدی از هومر و شاعران دیگر دربارۀ سیکلوپ ها
در یکی از فصولِ ادیسه اثر هومر، ادیسه یِ افسانه ای سیکلوپی به نام پُلیفِمِس را دیدار می نماید. نکته قابل توجه اینست که هومر به وضوح ننوشته است که پلیفمس یک چشم دارد. با این حال، به گفته بعضی متخصصانِ نوشته های هومری، به این حقیقت به صورت ضمنی در متن اشاره شده است؛ یعنی هومر به جای چشم های او نوشته است چشم او.
نویسندگان دیگر نیز درباره سیکلوپ ها نوشته اند. برای مثال، نویسنده یونانی کالیماخوس از سیکلوپ ها به عنوان موجوداتی یاد می نماید که استحکاماتی را در شهر مایسینه و تیریتس بنا کردند. حدود سال 275 قبل از میلاد، یک شاعر سیسیلی به نام تئوکریتوس دو شعر در ارتباط با داستان پلیفمس و میل شدید او به یک حوری دریایی به نام گالاتیا می سراید. شاعر نقشه سیکلوپ ها برای تصاحب حوری را توصیف می نماید.
نویسنده مشهور یونانی اوریپید در سال 408 قبل از میلاد نمایشنامه ای به نام Cyclops می نویسد. طرح داستان در سیسیل، نزدیک به آتشفشانِ معروفِ کوهِ اِتنا اتفاق می افتد. ویرژیل، شاعر حماسی رومی که معروفیتی چون هومر در ادبیات یونانی داشت، در منظومۀ حماسی انه اید توضیح می دهد که انیاس پس از فرار از تروا چگونه در جزیره سیکلوپس به خشکی می رسد. کتاب ویرژیل بسیار مشابه ادیسه است و داستان این مواجهه سیلکوپس همچون داستان پلیفمس است.
(اودیسه و خدمه اش در حال کور کردن مشهورترین سیکلوپ معروف به پلیفمس هستند. جزئیات مربوط به یک آمفورا یا کوزه ته باریکِ بدویِ آتیک، حدود 650 قبل از میلاد است)
فرضیه ها درباره منشا سیکلوپ ها
منشا شکل گرفتن داستان سیکلوپ ها واقعا شگفت انگیز است. طبق گفته اوتنیو آبِلِ دیرینه شناس، ریشه های سیکلوپ ها در جمجمه های ماقبلِ تاریخِ فیل های کوتوله واقع شده است. این حیوانات در جزیره هایی از قبیل سیسیل، مالتا، کرت و قبرس زندگی می کردند. طبق تحقیقاتی که سال 1914 انجام شد، حفره های بزرگِ وابسته به بینی در جمجمه های این فیل های کوتوله مردم را به این فکر واداشت که آن ها متعلق به موجودات یک چشمی هستند. مردم قرن ها از معین کردنِ ریشه های واقعیِ جمجمه ها عاجز بودند، به همین علت افسانه مربوط به سیکلوپ ها به وجود آمد.
(فیل کوتوله با حفره های بزرگ بینی از موزه باستان شناسی سیراکوز در ایتالیا)
ایده دیگر به وسیله والتر بِرکِرت، دانشمندِ آلمانیِ فرقه ها و اسطوره ها مطرح شد. ایده او این بود که جوامع باستانی بازتابِ تداعی معانیِ واقعیِ فرقه ها هستند. او باور داشت که ایده موجوداتِ قدرتمندِ یک چشم ریشه در سنتِ آهنگران دارد که روی یک چشم چشم بند می بستند.
با این حال برکرت به این نکته اشاره می نماید که توصیفِ سیکلوپس های ادیسه قدری با سیکلوپس هایِ کتابِ هسیود فرق دارد. سیکلوپس های توصیف شده در کتاب هسیود ربطی به فرقه آهنگری ندارند، اما برکرت باور دارد که برای این ناهمسانی توضیحی وجود دارد. به عقیده برکرت این احتمال وجود دارد که پلیفمس در شروع یک دیو محلی در نظر گرفته میشده و هومر کسی ست که پلیفمس را به سیکلوپس تبدیل نموده است. در نهایت، به باور بعضی محققان سیکلوپس ها صرفاً انسان های تغییرشکل یافته بودند.
(کور کردن پلیفمس اثر اَلِساندرو آلوری)
سیکلوپس ها معماران افسانه ای
مردم قرن ها تصور می کردند سیکلوپس ها دیوار های تاریخی شهر و سازه های باشکوه دیگر را ساخته اند. معروفیت آن ها به عنوان معمارانِ بسیاری از سازه های شگفت انگیز جاودان بود. برای نمونه، جدا کردن داستان دیوار های مایسینه از افسانه های قدیمی درباره سیکلوپ ها غیرممکن است.
این پرسش که آیا داستان سیکلوپ ها ذره ای حقیقت دارد و آیا منشا وجود آن ها بعضی موجودات است که زمانی وجود داشتند هنوز اثبات نشده است. با این حال، سیکلوپ ها همچنان بخش مجذوب نمایندهی از افسانه های سنتی باستانی هستند. متاسفانه، برخلاف بسیاری از شخصیت های دیگرِ داستان های اساطیری، تصاویر پیچیده آنها، تبدیل کردن شان به شخصیت هایِ اصلیِ داستان های امروزی را سخت می نماید.
منبع: ancient-origins.net
مترجم: زهرا ذوالقدر
منبع: فرادید